سلام
شـــروع دفــتر ديــوان به نـام نامـي يـزدان
نهاده بر دل و جانم شكوه و شوكت و ايمان
سـراي قلبم اگر شد به ذكـر و ياد تو روشن
نبـوده جـز به عنايت، كـرم نمودي و احسان
بهشكر اين همه نعمت كهدادهاي بهخلايق
نميشود سر مويي ز حمد هر شده جبران
طلـب نمــايم و دارم امــيد عـاقبتي خــوش
بــراي مـردم عــالم به حــق حـرمت قــرآن
زاهل بيتمحمد(ص) شفاعت همه خواهم
تو دسـت ما همه كوته نكن ز دامـن ايشان
طلـب نمـودم اگـر از به جز تو خالـق رحمان
ز اشتباه خـود اكنون شـدم ملول و پشيمان
غــم فراغ عزيزي بـه جــان و دل زده آتــش
هـمو كه مقــدم پاكش كـند امور به سامان
هـر آنـچه را طلبيدم عــطا نمــودي و گفتي
نباشد اين همه نعمت جز از براي تو انسان
اگــر ز جـهل و نداني شـدم ز راه تـو بيـرون
امــيد عــفو تو دارم، خــطاي بنـده بپوشان
شـبي كه دسـت تمنا كـنم دراز به سـويت
بدان كه رانـده و تنها شدم به جـمع رفيقان
بيــا و در دم مــردن بـرس بــه نالــه "عابد"
به فضل و مرحمت اوعاقبت به خير بميران